اکبر عبدی نیامده با لیونل مسی رفت/بازغی رئیس شد /زخم کاری به کامبیز دیرباز رسید/بازیگر پوست شیر در کازینو تهران /پرواز بازیگر غریب به دیار باقی
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۲۵۷۴۴
در هفته ای که گذشت چند سریال جدید در پلتفرم ها پخش خود را آغاز کردند پژمان بازغی رئیس شد و سریال زخم کاری کارش به فصل دوم کشید و اکبر عبدی هم با نیوکمپ به شبکه نمایش خانگی َآمد.
عکس هفته؛ تصویر دردناک الناز حبیبی و مرحوم حسام محمودی
رالناز حبیبی در پی درگذشت حسام محمودی تصویری مشترک با حسام محمودی و علی انصاریان منتشر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس هفته؛ پژمان بازغی رئیس انجمن بازیگران
روز چهارشنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۲مجمع عمومی عادی نوبت اول انجمن صنفی بازیگران سینما به ریاست رضا کیانیان برگزار شد.
این مراسم با حضور مدیر عامل خانه سینما مرضیه برومند، بازرس خانه سینما سهیل رحیمی تشکیل و پس از ارائه گزارش های لازم رای گیری برای انتخاب اعضای هیئت مدیره و بازرس به ترتیب فوق: پژمان بازغی، علی دهکردی، فریبا کوثری، کامبیز دیرباز، کورش سلیمانی، لاله اسکندری و بهناز جعفری به عنوان اعضای اصلی هیئت مدیره، حسین سلیمانی و فرید سجادی حسینی به عنوان اعضای علی البدل هیئت مدیره و همچنین سحر دولتشاهی به عنوان بازرس اصلی و حبیب دهقان نسب به عنوان بازرس علی البدل انجمن انتخاب شدند.
همچنین در تاریخ هفدهم اردیبهشت ماه اولین جلسه داخلی هیات مدیره برگزار و تعیین سمت ها به مدت دو سال به شرح زیر انجام گرفت:پژمان بازغی به عنوان رئیس.کورش سلیمانی به عنوان نایب رئیس.علی دهکردی به عنوان دبیر.فریبا کوثری به عنوان خزانه دار.
خواننده هفته؛ علیرضا قربانی
علیرضا قربانی ادامه تور کنسرتهای جدید خود را در رشت و تبریز برگزار میکند.
تور کنسرتهای جدید علیرضا قربانی که از 16 و 17 اردیبهشت ماه ساعت 19 و 22 در سالن فخرالدین اسعد گرگانی شهر گرگان آغاز شده بود، در دو سانس 19 و 22 شبهای 23 و 24 اردیبهشت در تالار مرکزی شهر رشت دنبال میشود.
علیرضا قربانی سپس 27 و 28 و 29 اردیبهشت در سالن همایشهای استاد شهریار شهر تبریز میزبان علاقهمندان به موسیقی ایرانی خواهد بود.
سانسهای این کنسرتها نیز 19 و 22 است.
برنامه اجرا در شهرهای دیگر متعاقبا اعلام خواهد شد.
در این تور کنسرتها رپرتواری قدرتمند از آثار جدید علیرضا قربانی از ساختههای علیرضا افکاری و حسام ناصری با مدیریت هنری حسام ناصری و با حضور هنرمندان تراز اول موسیقی کشور روی صحنه خواهد رفت.
قطعات رپرتوار این کنسرتها ترکیبی از محبوبترین قطعات علیرضا قربانی و آثار جدید این خواننده صاحب تاثیر موسیقی ایران است که همچون گذشته در فضایی عاشقانه و اجتماعی تقریر یافته و میتوان این کنسرت را در راستای کنسرت «با من بخوان» از کنسرتهای موفق علیرضا قربانی دانست.
در این مجموعه از آثار، تلاش شده است که از آثار شاعرانی همچون احمد شاملو، امیرخسرو دهلوی، حسین منزوی، حسین غیاثی و همچنین بهرهمندی از آثار بزرگان ادبیات ایران ترکیبی شایسته برای مخاطبان موسیقی ایران فراهم شود. همچنین در این کنسرتها قطعات «با من بخوان» و «روزگار غریب» که از قطعات محبوب مخاطبان است به احترام آنها اجرا خواهد شد.
مجموعه این کنسرتها توسط موسسه فرهنگی هنری شهرآفتاب و آهنگ اشتیاق در سراسر ایران به اجرا در خواهد آمد.
تمامی بلیتهای این پروژه چه در اجراهای شهرستانها و چه در تهران فقط از طریق سایت ایرانتیک به آدرس www.irantic.com قابل خریداری است.
بازگشت هفته؛ زخم کاری با کامبیز دیرباز و مهران غفوریان
فصل جدید زخم کاری کلید خورد.
فصل دوم سریال زخم کاری ساخته محمدحسین مهدویان کلید خورد.
زخم کاری که یکی از سریال های موفق شبکه نمایش خانگی بود و با استقبال مفصل مخاطبان مواجه شد در فصل جدید همه بازیگران فصل قبل به جز هانیه توسلی را در اختیار دارد و در در این فصل کامبیز دیرباز و مهران غفوریان نیز به گروه بازیگران اضافه شده است.
کت هفته؛ کت چرمی «جواد عزتی»
شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی با صدور پروانه نمایش یک فیلم موافقت کرد.
شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی در جلسه اخیر با صدور پروانه نمایش برای فیلم «کت چرمی» به تهیهکنندگی سیدمحسن حجازی دهاقانی و کارگردانی حسین میرزامحمدی موافقت کرد.
نقش متفاوت هفته؛ الناز شاکردوست
«سقوط کابل» به کارگردانی و تهیهکنندگی نوید محمودی پروانه نمایش گرفت.
نیمه مهرماه سال ۱۴۰۰ نوید محمودی برای ساخت یک فیلم سینمایی جدید پروانه ساخت گرفت که تقریبا همزمان با تحولات افغانستان بود.
«سقوط کابل» به کارگردانی و تهیهکنندگی نوید محمودی در خبرهای ابتدایی «کابل پلاک ۱۰» نام داشت و بخشهایی از آن در تاجیکستان ساخته شده است. این فیلم ابتدا قرار بود به جشنواره چهلم فجر برسد که با طولانی شدن فیلمبرداری، این اتفاق نیفتاد و حالا پس از دو سال -طبق آنچه در سایت سازمان سینمایی ثبت شده - سازنده این فیلم متقاضی دریافت پروانه نمایش آن شدهاند.
الناز شاکردوست، پدرام شریفی، آرمین رحیمیان، شیدا خلیق، سوگل خلیق، نیلوفر کوخانی و رضا بهبودی از بازیگران اصلی این فیلم هستند که به همراه دیگر بازیگران ایرانی، افغانستانی و تاجیک در «سقوط کابل» ایفای نقش کردهاند.
نوید محمودی پیش از این فیلمهای «رفتن»، «هفت و نیم» و «مردن در آب مطهر» را کارگردانی کرده بود و تهیهکنندگی فیلمهای «چند متر مکعب عشق»، «شکستن همزمان بیست استحوان» و سریال نمایش خانگی «پوست شیر» را برعهده داشته است.
جایزه هفته؛ جایزه بین المللی بازیگر سریال «سقوط»
بازیگر سریال «سقوط» از جشنواره تئاتر مونودرام تونس جایزه گرفت.
الناز ملک برای بازی در نمایش تک پرسوناژ «آنا» به کارگردانی امیر دژاکام، برنده بهترین جایزه بازیگری جشنواره تئاتر مونودرام تونس شد.
این بازیگر هر هفت پرسوناژ این نمایش را به تنهایی اجرا میکند و توانست جایزه بهترین بازیگر بخش بین الملل جشنواره مونودرام کشور تونس را به خودش اختصاص دهد.
این جشنواره شب گذشته با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد.
نقش جدید هفته؛ بازیگر پوست شیر در کازینو تهران
علیرضا کمالی که در سریال «پوست شیر» با بازی در نقش رضاپروانه خوش درخشید با سریال «کازینو تهران» به کارگردانی حسین دوماری و تهیه کنندگی مجتبی رشوند تجربه جدیدی را درشبکه نمایش خانگی به نمایش خواهد گذاشت.
«کازینو تهران» نخستین تجربه کارگردانی دوماری در شبکه نمایش خانگی است که با موضوعی خاص و نو در ژانر اجتماعی-معمایی تولید می شود و سریال پر بازیگری خواهد بود.حسین دوماری سال گذشته به همراه پدرام پورامیری به تهیه کنندگی مجتبی رشوند «یادگار جنوب» را ساختند که از امیدهای اصلی گیشه امسال سینماها خواهد بود.به زودی دیگر بازیگران اصلی و عوامل این سریال معرفی خواهند شد.
فقید هفته؛ درگذشت حسام محمودی
در هفته ای که گذشت یک خبر ناگوار خانواده سینما را غمگین کرد.
متاسفانه حسام محمودی بازیگر جوان سینما و تلویزیون در سن 37 سالگی درگذشت.
حسام محمودی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر شب گذشته در سن ۳۷ سالگی بر اثر ایشت قلبی درگذشت.
زنده یاد محمودی فارغ التحصیل لیسانس حقوق قضایی و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس بود که بازیگری را از تئاتر شروع کرد و در فیلم ها و سریال های مختلفی به ایفای نقش پرداخت.
سریال «گاهی به پشت سر نگاه کن» مازیار میری نخستین تجربه محمودی برای بازی در سریال بود. «لحظه گرگ و میش»، «باخانمان»، «غریب»، «عطرآلود»، «رمانتیسم عماد و طوبی»، «مرگ ماهی»، «سد معبر»، «خسته نباشید» و … از دیگر تجربه های بازیگری محمودی است.
خبرگزاری برنا به خانواده این هنرمند تسلیت می گوید.
سوپرایز هفته؛ نیوکمپ
سریال نیوکمپ محصول 1402 پلتفرم خانگی «فیلیمو» به کارگردانی «منوچهر هادی» و تهیه کنندگی «زینب تقوایی» در 15 قسمت تدارک دیده شده است که داستان آن با یک شرط بندی آغاز شد و گل لیونل مسی به ایران باعث شد خانواده اصلی این سریال پدرشان را (با بازی اکبر عبدی) از دست بدهند.
فیلمنامه این مجموعه کمدی برعهده «بابک کایدان» می باشد
داستان سریال نیوکمپ
خانواده ای برای فرار از یک بحران مالی، روی بازی ایران و آرژانتین شرط می بندند، آن ها در صورت پیروزی یا مساوی ایران به پول هنگفتی دست پیدا می کنند، اما گل دقیقه 92 لیونل مسی همه چیز را خراب می کند
«نیوکمپ» قصه خانواده سرچشمه را در جستجوی رویاهای کوچکشان روایت می کند که رویایی بزرگ در خانه آن ها را می زندسریال نیوکمپ از 17 اردیبهشت 1402 هر هفته روزهای «یکشنبه» ساعت 8 صبح به صورت اختصاصی از شبکه نمایش خانگی فیلیمو پخش می شود
انتهای پیام./ آیا این خبر مفید بود؟
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: اکبر عبدی لیونل مسی پژمان بازغی النازشاکردوست منوچهر هادی حسام محمودی مجتبی احمدی زخم کاری جواد عزتی زخم کاری شبکه نمایش خانگی کامبیز دیرباز علیرضا قربانی تهیه کنندگی کازینو تهران پروانه نمایش کنسرت ها پژمان بازغی نوید محمودی حسام محمودی پوست شیر زخم کاری فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۲۵۷۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عمو کاووس نون خ چگونه بازیگر شد؟!
یکی از نقاط عطف مجموعه «نونخ» در همه فصلها حضور شخصیتی به نام عموکاووس با بازی ماشاءا... وروایی است که بهنوعی بزرگ روستاست و اهالی به او احترام میگذارند. این شخصیت در سری جدید سریال که این شبها روی آنتن است، با سایر هممحلهایهایش همراه و همسفر شده و در سفر به چابهار ماجراجوییها و اظهارنظرات خودش را دارد.
او با آن گویش شیرین کردی موقعیتهای کمدی خوبی را در سریال خلق میکند. گرچه در این سری کاراکتر وحید با او شوخیهای بیشتری دارد و مدام سربهسر او میگذارد و همین کلکلهایی که با هم دارند، باعث شده تا به شیرینی و نمک این کاراکتر اضافه شود. وروایی سالهای بسیاری است که در حوزه بازیگری فعالیت میکند و اغلب فعالیتهایش در صداوسیمای استان کرمانشاه بوده است، اما با بازی در نونخ مورد توجه مخاطبان بسیاری قرار گرفت و به یکی از شخصیتهای دوستداشتنی سریال تبدیل شد. همانطور که گفته شد از سوی دیگر مقابل این شخصیت، وحید با بازی سیدحسین موسوی قرار دارد که بدهبستانهای کلامی نمکی با همدیگر دارند. هر یک از این شخصیتها، از یک نسل هستند و زوج کمدی خوبی را شکل دادند. گفتوگویی با این دو بازیگر داشتیم که در ادامه میخوانید.
آقای وروایی، شما از هنرمندان باسابقه و باتجربه عرصه بازیگری هستید، اما به یکباره با سریال نونخ به شهرت و محبوبیت رسیدید. فکر میکنید این سریال چه ویژگیای داشت که باعث شد بازیگرانش این همه دیده شوند و مورد توجه قرار گیرند؟
فصل اول سریال نونخ تقریبا از شش سال پیش آغاز شد و پایهگذار آن آقای سعید آقاخانی، آقای فرجی بهعنوان تهیهکننده و امیر وفایی نازنین بهعنوان نویسنده این سریال بودند. چون من نظامی بازنشسته هم هستم از سال ۱۳۶۱ در رادیو و تلویزیون کرمانشاه جذب شدم. خاطرم میآید در سالهای بسیار دور در فیلم «فاتحین صحرا» باید یگان چتربازی میآمدند و کار پرشهای هوایی را انجام میدادند و من هم یکی از کسانی بودم که انتخاب شدم. بعد از انقلاب از سال ۱۳۶۱ در تلویزیون جذب شدم و در مرکز خودمان کارهای بسیار فاخری را میساختیم و آنها را به شبکههای مختلف میسپردیم. مثلا مجموعه مستندی به نام «کرمانشاه در جنگ» را برای مرکز کرمانشاه ساختیم و شبکههای گوناگون هم آن را پخش کردند. در مستندی به نام «در مسیر سیمره» که رودخانه عظیمی است که به کرخه ریخته میشود، تمام روستاهایی را که در حاشیه این رودخانه بود، به تصویر کشیدیم و به تمام زمینههای فعالیت آنها از دیرباز پرداختیم و به یاد دارم که هر چهار شبکه این سریال را پخش کردند.
چطور شد سر از نونخ درآوردید؟ با آقای آقاخانی دوستی و آشنایی قدیمی داشتید؟
چهار، پنج سال پیش دوستان من سیروس میمنت و مصطفی تنابنده نازنین، برای گرفتن تست بازیگری به کرمانشاه آمده بودند. این موضوع به گوشم رسید. من رفته بودم که دوستم را ببینم و به پیشنهاد خودشان تست دادم و انتخاب شدم تا هفته بعد به تهران بیایم. به تهران آمدم و شخصیت به دل سعید آقاخانی نازنین به عنوان کارگردان این کار نشست. البته هفت، هشت نفر دیگر هم برای نقش کاووس آمده بودند، اما شاید من تنها کسی بودم که توانستم منویات ایشان را در مورد عمو کاووس که جویا بود، اجابت کنم. بعد از آن سال با کمک خود ایشان و تجربیاتی که از بزرگان این قبایل و روستاها داشتم سعی کردم به همه اینها بپردازم و واقعا جا دارد از امیر وفایی عزیز بگویم که احساس میکنم منطقه غرب را بهخوبی میشناسد. ایشان بعضی از اصطلاحات را که من فقط از بزرگان خودم مثلا از پدربزرگم شنیده بودم مثل مردآزما، گرین گوش و دوالپا که از اصطلاحات و افسانههای کردی هستند، برای من به صورت تصویری نوشته بود. اطلاعات عمومی او بسیار قوی و میزان مطالعهاش بسیار زیاد است و همه این ارزشهای فرهنگی، قصهها، روایتها و داستانگونهها را در ذهن داشت و در فیلمنامهاش آورده بود و ما از گویش این کار نهایت استفاده را بردیم. سعید آقاخانی هم که خود دستی بر آتش دارد، سربلند است و خودش کرد و از جنس ماست. به همین دلیل تسلط زیادی روی این فرهنگ و زبان دارد.
فکر میکنید سعید آقاخانی بهواسطه شناختی که از این قوم دارد، توانسته بهخوبی کردها را بهواسطه این سریال به مخاطب معرفی کند؟
سریالهایی که راجع به قومیتها ساخته میشوند معمولا روی لبه تیغ هستند. دیدهایم که خیلیها در این مسائل زخمی شدهاند، اما سعید آقاخانی به پاس هوشیاری، توانایی و قابلیت و توجه ویژهای که به این مسائل دارد، نگذاشته است صدمهای به سریال وارد شود. خدا را شکر برای پنجمین سال است که ما به دل بینندههای جان نشستهایم. امروز وقتی از خانه بیرون میآیم شاید حداقل ۶۰ ــ ۵۰ خانواده فرهیخته از دیار خودم یا از کردستان عزیز، لرستان و از ایلامیهایی که همه خودشان از جنس ما، قصهگو و روایتگوی دیار ما هستند جلوی مرا میگیرند و عکسهایی به یادگار با کاووس دارند که به آن علاقهمندند و خوشحالند که او شخصیت بزرگ روستایی است که حرفی برای گفتن دارد.
کلیت سریال چقدر توانسته در این پنج فصل، این اقلیم را بیشتر به مردم بشناساند و باورها و تصورات غلط را که برای عدهای به وجود آمده از بین ببرد و تصویر زیباتری از استان، فرهنگ و آداب و رسوم آن به مخاطب ارائه کند؟
طی چهار سال گذشته نوشتههای سعید آقاخانی و در کنار او امیر وفایی، حول محور مسأله کرد بود و این کرد حرف و حدیثهای زیادی برای دیده شدن با خود دارد؛ مسائل زندگی، روزگار، دامداری، باغداری و حتی سیاستشان. امروز شوراها بر یکسری از مسائل روستاها تأثیر بسیاری میگذارند و باید این توانایی و قابلیت را داشته باشند که روستایشان را هرچه جذابتر، فرهیختهتر و دیدنیتر کنند تا جزو میراثهای فرهنگی قرار بگیرند و توریسم محور باشند. این دو عزیز واقعا توانستهاند اینها را به اثبات برسانند. ما به روستاهایی رفتیم و آنها را به تصویر کشیدیم که برای مخاطبان جالب بود. مثلا خیلیها از من میپرسند دره اژدها در دیار شماست؟ هیچ کجای عالم چنین جایی را ندارد. وقتی پالنگان را خصوصا در روزهایی که دفزنان بر فراز پشت بامها نوروزخوانی میکنند میبینید، شاید چنان توریسم محور شده باشد که سالانه دهها هزار نفر برای دیدن چنین جاذبه معماری به آنجا بیایند. حتی معماری پلکانی خانههای پالنگان واقعا در هیچ کجا نمونهای ندارد و صدها نمونه از این زیباییها در دیارمان نهفته است. روی هم رفته اینها فقط توسط سریال نونخ شناخته شده است.
خودتان چقدر تاثیر این سریال را در جذب گردشگر دیدهاید؟
تازه فقط در شات هوایی در تیتراژ نقاطی مثل بیستون، آناهیتا، گور دخمههای بهرام گور، طاق بستان و هورامانات خودمان را معرفی کردیم. سعید عزیز توانسته همه اینها را نشان دهد و امیر وفایی به آنها اشارهای داشته باشد. امسال سیستانوبلوچستان عزیز و سربلند را هم داشتیم. ما به خاطر بازی در این سریال در آنجا مستقر شدیم و سختی آب و هوایی و سختی کار بسیاری داشتیم.
اتفاقا میخواستم بدانم کار در چابهار چطور بود؟ اینکه شما از غرب با آن آبوهوای سرد به سمت جنوب کشور که هوای گرم و شرجی دارد، رفتید که باید تجربه جالبی برایتان باشد؟
من ساکن کرمانشاهم یعنی از غرب به شرق رفتیم و دمای بالای ۶۵ درجه را متحمل میشدیم. بعضی مواقع بچهها آنجا آسیب میدیدند. پشههایی بود که به گریمور ما آزار رسانده بود و یک هفته به تهران آمد و بستری شد و دوباره به ما پیوست. اتفاقاتی هر از چند گاه برای بچهها میافتاد و از درمانگاههای آنجا سر در میآوردند. هم آقای فرجی از تهران دکتر آورده بود و هم یک تیم پزشکی محلی داشتیم که شبانهروز در هتل ما مستقر بودند تا در صورت نیاز، دارو و درمان در اختیار بچهها قرار دهند و سلامت آنها را برای روزهای کاری حفظ کنند. با این حال ما واقعا از کار لذت بردیم. در مجموع هدف این بود که ما سیستانوبلوچستان و چابهار را با همه عظمتهایش و کرمان را با تمام زیباییهایش تا حد توان و بضاعت به تصویر بکشیم و اینها از نگاه آقای امیر وفایی و سعید آقاخانی نشأت میگیرد. من در استان پهناوری هستم و در گردشی که در ایام عید در چهار استان هم زبان اطراف؛ یعنی ایلام، کردستان، لرستان و همدان داشتم، همه بالاترین میزان پذیرش را به سریال نونخ داده بودند و به حقیقت میگویم حرفی برای گفتن داشت. جای خالی خیلی از کارهایی که باید انجام بگیرد را پر کرد، دیده شد و تلویزیون به خود بالید که سریالی را ساخته که به نبوغ بالایی رسیده، میتواند تداوم داشته باشد و بینندگان جان هم لذت ببرند.
در فصل جدید، این سفر جادهای باعث شد که کرمانیها و سیستانوبلوچستانیها و اتحاد اقوام و ارتباط خوب آن دو قوم با هم و مهماننوازی آنها را ببینیم. میشود گفت همه اینها جزو نکات مثبت سریال هستند.
واقعا در آنجا پیرزن و پیرمردهایی که سن بالایی داشتند، نونخ را از خودشان میدانستند، یعنی میگفتند ما چنین آدمهایی را سالهای سال در کنار خودمان داشتهایم، ولی امروز شما آنها را زنده کردهاید و ما چقدر ذوقزده شدیم و احساس خوبی داریم! فرهنگ مهماننوازی، فرهنگ غنی آداب و رسوم آنها از پوشش و خوردوخوراک گرفته تا برخورد شعورمندانه و پر از معرفتشان همه و همه چیزهایی است که به نظرم رسید. من به بچههای خودم هم میگویم اگر هر ایرانی یکبار به چابهار نرود عمرش را باخته است. باید برود و کوههای مریخی را ببیند و اینکه خداوند عظمت خود را در کجا پیاده کرده است.
فکر میکنم بازی در فصل پنجم این سریال برای خودتان هم تجربه جالب و جدیدی بود. این طور نیست؟
بله. اگر سالهای آینده کاری انجام شود و به این قومیتها بپردازند، هم بیننده راضی است و هم بازیگرانی که در کنار سعید آقاخانی عزیز یکدست شدهاند میتوانند این فرهنگها را یکی پس از دیگری با دل و جان به سمع و نظر بینندههای عزیزشان برسانند.
اتفاقا تجربه پایتخت، نونخ و سریالهایی از این دست ثابت کرده که مردم به تماشای مجموعهای که درباره اقوام مختلف ساخته میشود، بیشتر علاقه دارند.
دقیقا همینطور است. وقتی مردم را میبینیم و با آنها برخورد داریم، در اولین جمله به ما میگویند از این سریالها زیاد بسازید. انتظار دارند ما در ارتباطی که با دکتر جبلی داریم به ایشان بگوییم از این کارها بیشتر ساخته شود تا ایران را بهتر بشناسیم و به آن ببالیم. اصلا فکر کردهایم چرا بچهها را که به خارج از کشور میفرستند، سرخورده میشوند و بعد با دست خالی برمیگردند؟ بگذارید با این سریالها ایرانشناسی خوبی داشته باشیم. ایران ما اینقدر جاذبهها و فرهنگهای زیبا در درون خود دارد که واقعا میگویم، ما هیچ کاری هنوز برایش نکردهایم. ما ابتداییترین قدم را به همت آقای فرجی، امیر وفایی نازنین و سعید آقاخانی برداشتیم و انشاءا... این امکان فراهم شودکه بتوانیم قومیتها و سرزمینهای دیگری را توسط سریال خودمان به مخاطبان بشناسانیم.
در سری جدید سریال شاهد هستیم که وحید کمی بیشتر سربهسر عموکاووس میگذارد، اما در مصاحبهای که با ایشان داشتم، گفتند وحید با اینکه خیلی شوخی و شیطنت و عموکاووس را اذیت میکند، در مواردی سعی دارد احترام او را نگه دارد. میتوان گفت همین احترام به بزرگتر جزو ویژگیهای این سریال است.
بله، اجازه دهید یک خاطره شیرین برایتان بگویم. آقای فرجی ما را به مشهد دعوت کرده بود و یک شب که به زیارت رفته بودیم، به علت شلوغی حرم از هم جدا شدیم و بعد هرچه حسین عزیز را صدا زدم، او را پیدا نکردم. دیدم با حال بدی، غمگین روی تختهسنگی نشسته و وقتی بهاصرار جویا شدم، گفت چهار نفر یقه او را گرفته و گفتهاند برای ما اصلا مهم نیست که این سریال است. این پیرمرد همشهری ماست و اگر او را اذیت کنی تو را به شهرمان میبریم تا مثل نمد با چوب بزنیمت (میخندد). تا این حد روی کاووس تعصب دارند. لازم است از حسین نازنین برای اخلاق خوبش تشکر ویژهای داشته باشم که بسیار جوان مؤدب، محجوب و دوستداشتنی است و اینقدر برای من عزیز و محترم است که دوست دارم با او رفتوآمد داشته باشم.
ارتباط آدمها با هم در این سریال ارتباط خاصی است که دیده شد. صرفنظر از فیلمها و سریالهایمان، در ارتباطات واقعی رفتوآمد خانوادهها و همسایهها با هم کمتر شده است، اما در این سریال آنها هوای یکدیگر را دارند و با هم در سفری همراه شدهاند که سعی میکنند در مشکلات کنار هم باشند. این اتفاق خوب چقدر میتواند برای مخاطبان الگوی مناسبی باشد؟
واقعا زندگی ما در گذشته همینطور بود. در دوران کودکی وقتی به خانه میآمدم، میدیدم ۱۰ خانواده نشسته اند که همه را میشناختم و نسبتهایشان را میدانستم. همه اینها مهمان دست اول ما بودند. یعنی جدا از خواهرها و برادرها، این مهمانها ارج و قرب بسیاری نزد خانوادههای ما داشتند. یک چراغ زنبوری داشتیم که هر شب آن را به دستم میدادند و به خانه یکی از فامیل میرفتیم. من بهعنوان گزارشگر تلویزیون کرمانشاه در کردستان خانوادههای مرزنشینی را میدیدم که شبها به روستاهای آن طرف مرز عراق میرفتند، سر میزدند و از هم احوالپرسی و فرزندانشان باهم ازدواج میکردند و در شادیهای هم شرکت داشتند. قومهای ما واقعا اینطور بودند. یا مثلا ما برای یک عروسی به شیراز رفتیم و آن عظمت شیراز را دیدیم. باید به این مسائل که دارد به فراموشی سپرده میشود بیشتر پرداخت.
از ارتباط خود با بازیگران دیگر سریال بگویید. فیلمبرداری که تمام میشود، چقدر حال همدیگر را جویا میشوید؟
شاید بتوانم بگویم ما با بچههایی که در کنار هم هستیم، یک خانواده بسیار مهربان، عزیز و دوست داشتنی شدهایم. یعنی اگر هر روز احوال حمید آذرنگ نازنین، سعید آقاخانی و کاظم نوربخش را نپرسم، بدحال میشوم. همه با هم تا شروع بعدی در ارتباط هستیم، چون من در این سریال دوستهای خوبی پیدا کردهام. شاید برایتان جالب باشد بدانید بعد از سفری که به چابهار داشتیم از عید که کارمان تمام شده تا به حال دهها تلفن از آن سرزمین داشتهام که با من تماس گرفتهاند و دوست شدهاند و من هم آنها را بهعنوان یک دوست پذیرفتهام و اگر روزی بخواهم با خانواده به آنجا بروم به خانه همین دوستانی که در چابهار، زاهدان و کرمان پیدا کردهام خواهم رفت. اینها بسیار جای شکرگزاری داردکه هم خودش حامل پیام است و هم خودمان در این گردشها دوستان خوب و صمیمی پیدا کردهایم.
معمولا مردم وقتی شما را میبینند، درباره عمو کاووس چه میگویند و نظرشان درباره شخصیت او چیست؟
شخصیت کاووس بزرگ آبادی و رئیس شوراست و حکم حکومتی دارد و شخصیتهایی مثل نوری و دیگران از رفتار و گفتار کاووس دفاع میکنند و به همین دلیل، هم و غم مسائل را دارد. مثلا دو سال پیش به موضوع فرزندآوری اشاره داشت و میگفت دخترهایمان را به بالادستی و آن سوی مرز ندهیم. دختران مال ایران هستند و در این سرزمین و این روستا باید زاد و ولد و فرزندآوری شکل بگیرد. من شخصیت کاووس را دوست دارم و فکر میکنم به دل بیننده هم نشسته است.
یکی از نکات جالب عمو کاووس این است که با وجود اینکه بزرگ روستاست، اما بسیار بهروز است و با جوانها هم ارتباط خوبی دارد. همه این موارد در فیلمنامه لحاظ شده بود یا ایدههایی است که شما به نویسنده و کارگردان دادید؟
واقعا دلسوزی عمو کاووس این توانایی را به او میبخشد. حتی وقتی دریکی دو فصل قبلی به خاطر مشکلات چشمی که داشت به اشتباه جاناتان، گاو سلمان را کشت، اسب خود را به جای آن به او داد. این اهمیت، همدلی ومهربانی کاووس بیتردید به دل همه نشسته است، البته این موارد در فیلمنامه بوداما خب ماهم بهعنوان بازیگر ایدههایی درکار داریم که به کارگردان و نویسنده ارائه میدهیم.
منبع: جام جم
tags # نون خ سایر اخبار آیا قدرتهای فوقبشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت میرسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟